دل را ز علی اگر بگیرم چه کنم
بی مهر علی اگر بمیرم چه کنم
فردا که کسی را به کسی کاری نیست
دامان علی اگر نگیرم چه کنم
ولادت با سعادت حیدر کرار بر عاشقان آن حضرت مبارک.
یکی از مجالسی که شیاطین را دور می کنند مجالس ذکر فضائل مولا الموحدین امیرالمؤمنین علیه السلام هستند. پیامبر خدا فرمودند: «زَیِّنُوا مَجَالِسَکُمْ بِذِکْرِ عَلِیٍّ علیه السلام»[۹].
مجالستان را به نام و یاد حضرت علی علیه السلام زینت بدهید. مجلسی که به نام حضرت به پا می شود ملائکه از آسمان می آیند و در آن مجلس شرکت می کنند و خودشان را به در و دیوار و فرش آن مجلس می مالند و خودشان را متبرک می کنند و به آسمان ها می روند. ملائکه ها می گویند شما چه کار کردید این قدر نورانی و معطر شدید؟ می گویند: ما در مجلسی شرکت کردیم که ذکر فضائل مولا می شد. ولی مجلس تمام شد و مردم متفرق شده اند. ملائکه سری بعد می آیند و خودشان را به زمین و خاک آن مجلس می مالند که نورانی بشوند.
آقا میرزا آقاجان زنجانی؛ گفته بودند من در یک مجلسی در زنجان شرکت کرده بودم که خانواده فقیری برگزار کرده بودند. چون منزل آدم فقیر و مستضعفی بود کسی نیامده بود. صاحبخانه پیرمردی و پیرزن بودند که پای منبر و جلسه روضه ی من نشسته بودند. بعد از سخنرانی که شروع کردم به خواندن روضه و توسل به اباعبدالله علیه السلام ، تا گفتم «السلام علیک یا اباعبدالله». دیدم پیرمرد از جایش بلند شد و نشست. این کار چند مرتبه تکرار شد خیلی تعجب کردم. بعد از اینکه روضه تمام شد به زبان ترکی گفتم چرا وسط روضه حواسم را پرت می کردی؟ بلند می شدی و می نشستی؟ به من گفت: مگر چشمانت کور است من به خاطر این که پیامبر خدا، امیرالمؤمنین و حضرت فاطمه زهرا علیهم السلام به جلسه ما می آمدند بلند می شدم
امیرالمؤمنین علیه السلام قرآن ناطق الهی
روایت داریم شیطان در چند جا نعره زده است.
یکی وقتی که سوره حمد نازل شد. چون ام الکتاب و خلاصه قرآن است و خلاصه حمد هم «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ»[۱۰]. یعنی شما وقتی «بسم الله الرحمن الرحیم».
می گویی در واقع همه قرآن را به زبان آوردی. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: خداوند همه قرآن را در حمد قرار داده است و همه حمد را در «بسم الله الرحمن الرحیم» خلاصه کرده و همه «بسم الله الرحمن الرحیم» را در بای «بسم الله» خلاصه کرده و همه بای «بسم الله» هم در نقطه زیر بای «بسم الله» خلاصه شده است. («العلم نقطه کرها الجاهلون»[۱۱].
می دانید که شروع کلمات با نقطه است. قلم که روی کاغذ می رود با نقطه است که تبدیل به الف و دیگر حروف می شود.) بعد حضرت فرمودند: من نقطه باء بسم الله هستم. قرآن ناطق من هستم. و لذا بزرگی می گفت: اگر کسی یک بار یا علی بگوید مثل این که یک ختم قرآن کرده است. سید زین العابدین ابرقویی؛ کتابی به عنوان ولایت المتقین دارد که در آنجا می گوید از این حدیث استفاده می شود که حقیقت و باطن قرآن وجود آقا امیرالمؤمنین علیه السلام است و کسی که یا علی می گوید مثل این است که یک دور قرآن را در وجودش گذرانده است. اتصال به امیرالمؤمنین اتصال به قرآن است چون حقیقت قرآن همین ها هستند. همان طوری که در جنگ صفین وقتی سربازان معاویه قرآن ها را در نیزه ها قرار دادند حضرت فرمودند آن ها را بزنید قرآن ناطق من هستم. پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: «عَلِیٌّ مَعَ الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ مَعَهُ لَا یَفْتَرِقَانِ حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْض»[۱۲].
هر جا علی هست قرآن هم آنجاست و هر جا قرآن است علی هم آنجاست. قرآن می فرماید: «بَلْ هُوَ آیاتٌ بَیِّناتٌ فی صُدُورِ الَّذینَ أُوتُوا الْعِلْمَ»[۱۳].
حقیقت قرآن در سینه اهل علم است، و اهل علم هم دوازده امام هستند. حقیقت قرآن در سینه و ذات آن هاست
مقام و منزلت امام علی علیه السلام در آسمان ها
در شب معراج که پیامبر به آسمان رفتند صحنه های خیلی مهمی را دیدند که بخش زیادی از آن در مورد حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام بوده است. پیامبر می فرماید در آسمان چهارم دیدم آقا امیرالمؤمنین تشریف دارند و ملائکه می آیند دور حضرت طواف می کنند و می روند. از جبرئیل پرسیدم پسر عموی من به اینجا تشریف آورده اند. عرض کرد نه یا رسول الله، ملائکه آسمان در خانه خدا شکایت کردند که مردم زمین این توفیق نصیبشان شده که جمال مولا را ببینند مگر ما ملائکه چه گناهی داریم که آقا را زیارت نکنیم. اصرار کردند و خداوند متعال شبه و تمثال مولا را در آسمان چهارم برای ملائکه گذاشته است و آنها فوج فوج می آیند زیارت و طواف می کنند و یک بار هم بیشتر نوبتشان نمی رسد. (چون ملائکه عددشان خیلی زیاد است و بیشترین موجودات عالم ملائکه هستند.) (بحارالانوار ج۱۸ ص۳۰۸ و ج۴۵ ص۲۲۸ و العوالم الامام الحسین بحرانی ص۴۷۵)
مرحوم شیخ مفید در کتاب اختصاص نقل کرده است. یک نفر مسئله و مشکلی داشت در خانه آقا امیرالمؤمنین علیه السلام آمد و در زد. فاطمه زهرا علیها السلام دم در آمد آن شخص عرض کرد بی بی جان با همسرتان کار دارم. حضرت فرمودند: همسرم در خانه نیست. عرض کرد کجاست؟ من کجا می توانم او را پیدا بکنم؟ بی بی فرمود: همسرم امیرالمؤمنین علیه السلام در آسمان چهارم است. آن شخص عرض کرد بی بی جان در آسمان چهارم چه کار می کند؟ بی بی فرمود: ملائکه در یک مسئله ای اختلاف کرده بودند به جایی نرسیدند به حکمیت امیرالمؤمنین علیه السلام راضی شده اند. حضرت تشریف بردند مشکل و اختلاف ملائکه را حل بکنند و برگردند. امیرالمؤمنین علیه السلام سرّ اعظم و اسم اعظم خداوند هستند. خود امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: خداوند آیه ای بزرگ تر و مهم تر از من خلق نکرده است.
«عَمَّ یَتَساءَلُونَ، عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ، الَّذِى هُمْ فِیهِ مختَلِفُونَ»[۱۴].
یعنی از چه سؤال می کنند؟
«عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ».
از آن خبر عظیم، آن خبرعظیم چیست؟ چندین روایت داریم که فرموده اند
«النَّبَإِ الْعَظِیمِ»
امیرالمؤمنین علیه السلام است. چون مسلمان ها در مورد قیامت اختلاف ندارند و خداوند بعد از آن می فرماید
«الَّذِى هُمْ فِیهِ مختَلِفُونَ».
همه انبیاء در گرفتاری هایشان از مولا کمک می گرفته اند. پیامبر ما هم در همه مسائل از حضرت امیر کمک می گرفتند. حضرت در زمان طفولیت در کنار پیامبر و کمک ایشان بودند و اول کسی بودند که به پیامبر ایمان آورند و کسی بودند که در همه مراحل همراه و قوه و بازو و جان نثار و فدایی پیامبر بودند و آخرین کسی هم که با بدن پیامبر وداع کرد و پیامبر در بغل و سینه او از دنیا رفتند وجود مبارک امیرالمؤمنین علیه السلام بودند.
بدون دیدگاه