درباره نماز نیز از رسول خدا نقل شده است که فرمودند:

«ما من صلوه یحضر وقتها الا نادی ملک بین یدی الناس: ایها الناس قوموا الی نیرانکم التی اوقدتموها علی ظهورکم فاطفئوها بصلاتکم ».
هیچ نمازی نیست مگر آن که در وقت نماز فرشته ای به مردم می گوید ای مردم برخیزید آن آتش هایی که با دست خود بر پشت خود روشن کرده اید با نماز خاموش کنید .

رسول خدا

چنان نیست که ما نگاه ناروایی که کردیم، سخن بدی که گفتیم، بی راهه ای که رفتیم، از ما جدا و دور باشد، همه اینها آتش هایی است که با دست خود روشن کرده ایم و بر دوش حمل می کنیم و نمی دانیم که خروارها آتش بر دوش ماست. انسان خود آتش و هیزم افروخته می شود: «و اما القاسطون فکانوا لجهنم حطبا» . آنها که اهل قسط و ظلم هستند، خود هیزم جهنم اند . انسان به صورت آتش و هیزم افروخته ای مجسم می شود. اگر خداوند اهل قسط و عدل را دوست دارد، اهل قسط و ظلم را هم دشمن دارد، و آنها هیزم افروخته جهنم اند . بسیاری از کارهای ماست که به صورت آتش بر دوش، انباشته است و ما احساس نمی کنیم . معلوم می شود اگر کسی نماز خواند نه تنها گرفتار گناهانی بعد از نماز نمی شود بلکه آتش هایی را نیز که قبلا روشن کرده است خاموش می کند و می شود «نور».
اگر خداوند سبحان بخواهد برکتی به انسان مرحمت کند آن را در بهترین حال عطا می فرماید، و بهترین حالت در محراب بودن و در جنگ با دشمن درونی است. خدای سبحان اگر به زکریا، یحیی را مرحمت کرده است در حال عبادت این بشارت به او داده شده است.

«ان طاعه الله – عزوجل خدمته فی الارض و لیس شی ء من خدمته یعدل الصلوه فمن ثم نادت الملائکه زکریا – علیه السلام – و هو قائم یصلی فی المحراب »
طاعت خداوند آن است که انسان در زمین، خداوند را خدمت کند و چیزی از خدمت او به اندازه نماز نمی ارزد و به همین هت بشارت در حال عبادت به زکریا داده شده است .

نقل از امام صادق – سلام الله علیه

نماز یک نهر روان و یک چشمه کوثر است، همه آتش های گذشته را خاموش می کند، و هم نمی گذارد انسان بعدا گرفتار آتش شود . هم جلو بدی ها را می گیرد و هم آن بدی های گذشته را از بین می برد . این خاصیت نماز است که در قرآن کریم بدان اشاره شده است: «ان الصلوه تنهی عن الفحشاء والمنکر و لذکرالله اکبر والله یعلم ما تصنعون » .

«اول ما یحاسب به العبد عن الصلوه فاذا قبلت قبل منه سائر عمله و اذا ردت علیه رد علیه سائر عمله»
اول چیزی که از انسان سؤال می کنند نماز است، اگر نماز قبول شد سایر اعمال هم قبول است.

بیانی از امام صادق – سلام الله علیه

نماز و نمازگزار را قرآن کریم به خوبی معرفی فرموده است. نمازگزار کسی است که مسائل مالی به عهده او نیست، طمع و آز در درون او نیست . وقتی که طبیعت دنیاپرست انسان را خدای خالق انسان تبیین می کند: «ان الانسان خلق هلوعا; اذا مسه الشر جزوعا و اذا مسه الخیر منوعا» . این مفاسد طبیعت انسان را تشریح می کند آن گاه می فرماید: «الا المصلین » . نمازگزاران از این رذایل محفوظ اند . معلوم می شود نماز مساله ای است که انسان را از رذایل محفوظ و تطهیر می کند . بنابراین تطهیر انسان از همین نماز خواهد بود، زیرا نماز بسیاری از فضایل را برای انسان تحصیل، و بسیاری از رذایل را برطرف می کند .

«ان العبد اذا صلی الصلوه فی وقتها و حافظ علیها ارتفعت بیضاء نقیه . تقول حفظتنی حفظک الله و اذا لم یصلها لوقتها و لم یحافظ علیها ارتفعت سوداء مظلمه تقول ضیعتنی ضیعک الله »
انسان وقتی نماز را در اول وقت خواند، این نماز به صورت یک امر تابان جلوه می کند و میگوید: تو مرا حفظ کردی خدا تو را حفظ کند.

بیانی از امام صادق – سلام الله علیه

(معلوم می شود نماز یک حقیقتی دارد، زنده است، روحی دارد، برای همیشه هست، دعا می کند و دعای نماز هم همیشه مستجاب است . آن روح نماز است) و اگر کسی نماز را نخواند و یا در وقت نخواند، به صورت یک چهره تاریک در می آید و می گوید: تو مرا ضایع کردی خدا تو را ضایع کند .

بهترین فرصت در حالات نماز همان حال سجده است که امام صادق – سلام الله علیه – فرمودند انسان هر چه به خاک نزدیک می شود به خدا نزدیک تر می شود: «اقرب ما یکون العبد الی الله – عزوجل – و هو ساجد» .

من در تعجبم از کسی که چشمه ای بر در منزل اوست و شبانه روز پنج بار در آن چشمه شست و شو می کند مع ذلک آلوده است . (۱۲) فرمود: نماز مثل چشمه زلالی است که انسان نمازگزار در این وقت های پنج گانه در آن شست وشو می کند . نماز کوثری است که انسان را تطهیر می کند . قهرا اگر ما از نماز این طهارت را در خود احساس نکردیم باید بپذیریم که آن نماز واقعی را نخوانده ایم . ممکن است نمازمان صحیح باشد، لکن مقبول نیست، زیرا آن نمازی مقبول است که روح انسان را تطهیر کند و با انسان سخن گوید و او را مژده دهد .

امیرالمؤمنین – سلام الله علیه – در نهج البلاغه از رسول الله نقل فرموده است

«لا تجتمع الرهبه والرغبه فی قلب الا وجبت له الجنه; (۱۳) اگر انسان از خدا ترسید و به خدا علاقه مند بود، بهشت برای او لازم است » . گاهی انسان خدا را وسیله قرار می دهد که به بهشت برسد، این ناشی از همت های پست است که خدا از آن کراهت دارد . اما زمانی از خدا چیزی نمی طلبد، جز خود خدا را و حب و لقای او را، در این جا خداوند سبحان او را به این نعمت عظیم متنعم می کند . فرمود هیچ عبدی نیست که در قلب او رغبت به خدا و ترس از خدا قرار بگیرد، مگر آن که بهشت برای او واجب شود . وقتی که نماز می خوانید با قلب متوجه خداوند سبحان باشید . قلب را انسان وقتی در نماز می تواند مهار کند که چشم و گوش را بیرون نماز مهار کرده باشد . اگر در بیرون نماز و در حالت عادی چشم انسان و گوش وی، یله و رها بود، آن خاطرات ذخیره شده در هنگام نماز مزاحم انسان می شود . ولی اگر در بیرون نماز، چشم و گوشش را حفظ کرد، در نماز دشمن درونی هجوم نمی آورد . مهم آن است که انسان در بیرون نماز، خود را حفظ کند .

نقل از امام صادق – سلام الله علیه

به ما فرمودند: «طهروا افواهکم فانها طرق القرآن » . دهان را پاک کنید زیرا دهان انسان، راه قرآن است . نه فقط دندان را با مسواک پاک کنید، بلکه دندان و زبان و فضای دهان را هم پاک نگه دارید و هم از گفتن حرف مشکوک بپرهیزید . این دهان را پاک کنید برای این که قرآن باید از این دهان عبور کند . اگر قرآن، که کوثر چشمه زلال است، از یک دهان لایه روبی نشده عبور کند بی اثر است، رنگ می گیرد، بو می پذیرد . چرا باید دهان ها را پاک کنید؟ چون می خواهید قرآن بخوانید و سخن شما در دیگران اثر کند و خودتان هم که می شنوید متاثر شوید .

سپس فرمود: شما اگر با قلبتان متوجه خدای سبحان باشید، او چندین پاداش به شما مرحمت می کند، گذشته از اقبال الهی و گذشته از بهشت، خداوند متعال دل های دیگران را متوجه شما می کند و شما محبوب دل های مردم می شوید . چه ذخیره ای بالاتر از این که دل های مؤمنین به طرف انسان متوجه باشد . در مشکلات، مؤمینن یار انسان اند . دعای مؤمن نسبت به انسان مؤثر است . فرمود: خدا قلب های دیگران را متوجه شما می کند . مگر نه آن است که انسان می خواهد محبوب مؤمنین باشد و مؤمنین او را بخواهند و به او علاقه مند باشند، مشکل او را حل کنند، برای او دعا کنند، طلب آمرزش کنند . چه وقت انسان محبوب دل های اهل ایمان می شود؟ چه وقت مؤمنین انسان را می خواهند و می طلبند؟ وقتی که انسان قلبش را متوجه خدا کند، مخصوصا در حالت نماز .

اگر می بینیم که دل ها متوجه یک مقام اند، این را مقلب القلوب متوجه کرده است . و این راه هم برای دیگران باز است، برای همه ما باز است ولو به مقدار مسیرمان . لذا فرمودند: هیچ بنده مؤمنی نیست که در نماز قلبش را متوجه خداوند سبحان کند، مگر آن که خدا قلوب مؤمنین را متوجه او می کند، گذشته از آن که او را به بهشت متنعم و برخوردار خواهد کرد . این خیر دنیا و آخرت است .